کارنامه دفاع مقدس

کارنامه دفاع مقدس

شرح عملیاتهای انجام شده بهمراه جزییات
کارنامه دفاع مقدس

کارنامه دفاع مقدس

شرح عملیاتهای انجام شده بهمراه جزییات

شعر درخصوص سردارپاسدار شادروان حاج احمدمدهنی

‍ ‍ ‍ بیادسردار سرافراز شادروان #حاج_احمدمدهنی 


یادبادیاد دلاوری های حاج احمد مدهنی 

سرداری ازجنس عشق بایک ارق وطنی 

یاد حماسه های این سردارباغیرت 

که میزد برپیکر دشمنانمان ضربت 

حاج احمدمدهنی اسوه بوددرجانبازی 

همانندشهیدان حاج همت وخرازی 

چه زیباتفسیرنمودآیین دلبری را 

ساعت به وقت پراوزدرهنگامه دعا

ظهرعطشانک را ، سیراب کرددرنماز

از اخلاص وبندگی تاهنگامه پرواز

دلش همراه یاربود ، برای لشگرنور

کلناعباس را معنا میکرد با حضور

میان میدان رزم، درجهاد بامشرکین 

هراسی نداشت به دل ،دردفاع ازمسلمین

نام اوماندگاراست درهشت وادی حماسه

میان سنگر رزم ، در جنگ با قناسه 

رد پاهایش مانده ،بر روی رمل وماسه

چگونه من نمایم ، یک دنیا را خلاصه 

حاج احمدمدهنی یک کوه استواربود

اودرراه ولایت ،یک مجنون ماندگاربود

حاج احمدمدهنی در ایستگاه بندگی 

تندیس عاشقی بود، درمسیرزندگی 

حاج احمدمدهنی یک دنیاصلابت داشت

در کلام او نشان ، از مهروحلاوت داشت

حاج احمدمدهنی یاوری بودبهر یار 

ازاینکه جامانده بود،ازیاران نداشت قرار

حاج احمدمدهنی یک دریا خروشان بود

برای حفظ این خاک ،یک موج پرتوان بود

حاج احمدمدهنی در دیوان رشادت 

سرفصل شجاعت بود،درمسیرشهادت

حاج احمدمدهنی ،همنشینی باصفا

بوی شلمچه میداد ،ازشمیم شهدا 

حاج احمدمدهنی ساده زیست وباوقار

مطیع ولایت بود ،با مدال افتخار 

 حاج احمدمدهنی ، سرداری دلسوزبود

در شبهای یاوری ، شمع شب افروزبود

حاج احمدمدهنی ، مرد خدا ورزم بود

درگام هایش استوار،همواره درعزم بود

یادش بخیرتاابد ، یاداین سردار پیر 

که با عروج پاکش ، دلهارا کرده اسیر

علیا شده گرفتار ، دراین زمان نیرنگ 

مینالد از تنهایی که نیست یاریکرنگ

شاعر : #علی_سرابی_یاقوند

@alis4r4bi

شعرغمگین


هوالمحبوب 


(شعری که ازآن خون نچکد ننگ دفتراست )

شرابی که مستت نکند سنگ محشراست 

وقتیکه زمین زخمی ازنیش خنجراست

وقتیکه شمشیر قاضی و داور است

وقتیکه نیرنگ تیشه بیستون پیکراست

وقتیکه مرگ فرهادازحیله دلبراست 

وقتیکه ذالفقار داغدار مالک اشتر است 

وقتیکه بلبل در پی قتل صنوبر است 

وقتیکه  محراب شاهد قتل حیدراست 

وقتیکه  شانه ها دسته های تبر است 

وقتی وقتی...چنین بغضم به حنجراست 

ازعلیامخواه که سردارمثنوی شود 

یاکه حافظ و حضرت مولوی شود 

این روزها خداهم بفکر آشیانه است 

حالاکه بازهم حبل خدای خانه است 

باید قبله ام را دوباره برگردانم 

بایدقبیله راازنیل فتنه بگذرانم 

تاموسی ازسینای زمان عبور کند 

علیا وقبیله اش  اقتدا به نور کند

علی سرابی یاقوند (علیا)